بـا چهـل و پنـج هـزار تومـن یارانــــه چـه غلـطى می کـردى کـه انصـراف نـدادى؟؟؟؟؟
*
*
*
من مخاطب خاااااااااص میخوام :|
.
.
.
..
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
هل نده خب خیلی خب، قول میدم به تو هم فکر کنم...
عه عه موی همدیگرو می کشید... : |
ولش کن چنگش نزن
دعوا کاره زشتیهههههههههه.
.دخترا باهم دوست باشین..
.بیخیال اصن نخواستم :
بقیه جملات سر کاری در ادامه مطلب...
.بیخیال اصن نخواستم :
*
*
*
کی میدونه شباهت توت فرنگی با شا توت چیه؟
.خب معلومه ...جفتش دهن ادم رو آب میندازن خخخخخخ(ینی عاشقشونم اصن یه وضی):)))
*
*
*
یکی بیاد دسته منو بگیره منو ببره سر خونه زندگیش ...
*
*
*
شوهر چگونه موجودیست؟
شوهر موجود نیست . الکی شکمتونو صابون نزنید
*
*
*
دیدین تو فیلما بچه توی خواب جیغ میکشه همه میرن بغلش می کنن و از این حرفا ؟
خلاصه اومدم بگم اینا همش دروغه ،من یه بار جیغ کشیدم مامانم همچین با لگد زد تو شکمم که دیگه چند ساله جیغم نمیاد
*
*
*
^_^* " حرف نزدن بهتر از زر زدن است " علامت اختصاصی مونا00
تو نمونه ایلطفا فردا قبل از ساعت ۸ خودتو تحویل آزمایشگاه بده
*
*
*
ﺷﻴﻴﺼﺸﺸﻴﻔﺒﺸﺼﺴﺺ
ﺛﺴﺜﺴﺒﺜﻘﺴﺜﻘﺜﻘﺜﺜﺴﺜﺴﺚﺩﺍﺭﻡ ﻛﻴﺒﻮﺭﺩ ﺗﻤﻴﺰ ﻣﻴﻜﻨﻢ
*
*
*
.... این جمله رو بخونین خیلی تاثیر گذاره ...
سنالم بتاذمسع قلا مقع ثقتقعمه بیا با بچه ها آشنا شو..
*
*
*
ب بعضیا هم باس گفت
.هر چی فکرشو کردم،چیزی نگیم بهتره...
*
*
*
سکوت من نشانه رضایتم نیست..
.بابا ساقه طلایی تو گلوم گیر کرده، کمکم کنید!
*
*
*
من تو سال جدید موفقیت بچه هامو از خدا خواستم
البته هنوز با مادرشون آشنا نشدمااا ولی خب مهر پدریه دیگه!! ^_^
*
*
*
اس ام اس نیمه شب :
نمی دونم خواب دیدم به تو پیامک دادم ، خواب بودم به تو پیامک دادم ، از خواب پا شدم به تو پیامک دادم ، تو خواب بودی به تو پیامک دادم ، مرض داشتم تو خواب به تو پیامک دادم ، تو مرض داشتی نصف شب پیامک منو خوندی ، الان تو خواب دارم می نویسم ، یا تو داری خواب می بینی به تو پیامک دادم ، بی خیال بابا!
*
*
*
از وقتی این همسایه جدیدمون اومده....
همه افراد خونه مریض میشن.....هرچی میگی خودتی!!!!!
*
*
اينقدي كه من با آهنگ "شيرين نوين" قرم ميگيره با آهنگهاي بندري نميرقصم
برچسب : نویسنده : امید omid0011 بازدید : 42
الان که کلی حرف واسه گفتن داریم دیگه زنگ انشایی نداریم …
دنیای عجیبیست !!!
یکی پول پارو میکند و یکی اشکهایش را …
غفلت کرده ای مـــــــــــادر …پشت این قلب عاشق ، فرزندت آرام آرام جان میسپارد و تو فراموش کردنت را به او نیاموخته بودی !!!
بقیه جملات در ادامه مطلب...
اختلاف ؛ یعنی :زنی برای اجاره خانه ، کلیه اش را میفروشد !زنی به خاطر زیبایی ، کلیه بدنش را عمل میکند !
*
*
*
پینوکیو کجایی ؟ یادت بخیر …اینجا هر روز “دماغ ها” کوچکتر می شود و دروغ ها بزرگتر !
*
*
*
ﺯﻥ ﺯﻧﺪﮔﻴﺴﺖ ﻭ ﻣﺮﺩ ﺍﻣﻨﻴﺖ ﻭ ﭼﻪ ﺧﻮﺏ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﻭﻗﺘﻲ ﻣﺮﺩﻱ ﺗﻤﺎﻡِ ﻣﺮﺩﺍﻧﮕﻴﺶ ﺭﺍﺧﺮﺝِ ﺍﻣﻨﻴﺖ ﺯﻧﺪﮔﻴﺶ ﻛﻨﺪ ﻭ ﭼﻪ ﺯﻳﺒﺎ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﻭﻗﺘﻲ ﺯﻧﻲ ﺗﻤﺎﻡ ﺯﻧﺪﮔﻴﺶ ﺭﺍ ﺧﺮﺝ ﻏﺮﻭﺭِ ﺍﻣﻨﻴﺘﺶ ﻛﻨﺪ !
*
*
*
باران میبارید …
از درزهای کفش کهنه کودکی سردی باران را … وقتی که از کنار نانوایی رد میشد …
از نگاه ناتوان برای خرید نان داغ ، عشق را دیدم که در چشمانش به مروارید شبیه تر بود !!!
خدایا به آسمانت چیزی بگو !
*
*
*
یادمه توی کتاب درسی دوران مدرسه یه شعر از سهیل محمودی بود که با این مصرع شروع میشد :دلم شکسته تر از شیشه های شهر شماست …حالا هم وضعیت دلها شبیه شیشه هاش شهره : دوجداره ، ضد صدا ، بدون انتقال حرارت و گاهی مشجر یا یک طرفه !
*
*
*
تند رفت کودکی های من با آن دوچرخه ی قراضه اش که همیشه ی خدا پنچر بود …
*
*
*
دلم به حالی پسری سوخت که وفتی گفتم کفش هایم را خوب رنگ کن ، گفت خاطرت جمع باشد مثل سرنوشتم برایت سیاه میکنم …
*
*
*
آدم حسابی نیستم
اشتباه زیاد دارم
کامل هم نیستم
حتی غیرمعمولی هم نیستم
بعضی وقتا دیوونم
شایدم همیشه ولی حداقل خودمم و خودم رو شبیه کسه دیگه ای نکردم …
*
*
*
ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﻣﯿﺘﺮﺳﻢ ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﮑﻬﺎﯼ ﻣﺎﺩﺭﻡ …
*
*
*
مد شده ای در شهر … به همه می آیی جز من !!! شاید مقصر منم که قدیمی ام ؟!
*
*
*
اگه میخوای حال کسی رو بفهمی ، ازش نپرس چون بهت دروغ میگه …هدفونشو در بیار ببین چی گوش میده !
*
*
*
خودم را اهدا میکنم به تمام دختران گل فروش که عروسک های پارچه ای شان پشت چراغ های سبز ، زرد شد اما حیف فقط آنها بلد نیستند با من بازی کنند …
*
*
*
یادش بخیر !یه زمانی مهمترین دغدغه زندگیمون فرمولهای ریاضی بود …
*
*
*
کاش سر در بهشت کسی باشد که بپرسد : آدمی یا فرشته ؟ و من با صدای ضعیفم که رو به بی صدایی رفته بگویم :زنم … و این بار همه نگاهم کنند …نه بخاطر موی بلندم …نه چشمان معصومم و نه لرزش صدایم …بلکه به خاطر روح خدا که در من دمیده شده و همیشه تحسین کنند شجاعت … صداقت… وفا… و نجابتم را در آن کره ی خاکی !
*
*
*
میان مرغان مهاجر ، آنکه در انتهاست شاید ضعیف ترین باشد اما او دلبسته ترین است !
*
*
*
داشتم با پدرم جدول حل میکردم که گفتم : نوشته دوست ، عشق ، محبت و چهار حرفیه … اتفاقا دو حرف اولشم دراومده یعنی ب و الف ! یه دفعه پدرم گفت فهمیدم عزیزم میشه بابا ؛ با اینکه میدونستم بابا میشه ولی بهش گفتم نه اشتباهه !!! گفت : ببین اگه بنویسی بابا عمودیشم درمیاد … تو چشام اشک جمع شده بود و گفتم میدونم میشه بابا ولی … اینجا نوشته چهار حرفی ولی تو که حرف نداری …
*
*
*
مردی و مردانگی هیچ ربطی به هم ندارند !!!گول شباهت ظاهری کلمات را نخورید …
*
*
*
زندگی فرصت بس کوتاهیست
تا بدانیم که مرگ
آخرین نقطه پرواز پرستوها نیست
مرگ هم حادثه است
مثل افتادن برگ
که بدانیم پس از خواب زمستانی خاک
نفس سبز بهاری جاریست
*
*
*
اغلب فکر میکنیم اینکه یاد کسی هستیم و با خاطره ی کسی زندگی می کنیم ، منتی است بر گردن او
غافل از اینکه اگر یاد کسی هستیم ، این هنر اوست نه هنر ما !!!
*
*
*
ﻫﻤﺶ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﮐﻠﻤﻪ GAME OVER ﻫﺴﺘﻢ ﺍﻣﺎ ﺍﻓﺴﻮﺱ ﮐﻪ ﻫﺮﭼﻘﺪﺭ ﻫﻢ که میبازم ﺗﻤﻮﻡ ﻧﻤﯿﺸﻪ !
*
*
*
خدایا حسش نیست ، تو خودت جریانو میدونی دیگه ؟!
پس آمین …
*
*
*
مشک را که پر آب کرد ، از خوشحالی حتی حواسش نبود دستانش را بریده اند …
بعد از ریخته شدن آب هم آنقدر ناراحت بود که باز فرصت نکرد سراغی بگیرد از بازوانش …
فقط وقتی حسین آمد بالای سرش ، میخواست دست به سینه سلام دهد که تازه فهمید دستانش نیستند
*
*
*
“ببخشید بابا ، نتونستم”این جمله را پدر گفت و پیر شد …
*
*
*
آدمهای شکسته دو دسته اند :آنهایی که یکباره از دست یک نفر افتاده اند و آنهایی ک یواش یواش از دست همه ترک برداشته اند …
*
*
*
قطار باید اسیر ریل بماند چون نتیجه آزادیش فاجعه است !
*
*
*
زندگی سزای کسی ست که به شکم مادرش لگد میزند !!!
ماهی هم به آرزوی دیرینه اش رسید ، آرزوی پرواز ولی عجب چنگالی داشت عقاب !!!
*
*
*
به یاد همه اونایی که از پیش ما رفتند …
چه اونایی که مرگ اونارو برده …
چه اونایی که باد اونارو برده …
ولی ما هنوز به خدا سفارششون میکنیم !
برچسب : نویسنده : امید omid0011 بازدید : 37
گام اول درجهت پیشرفت، پی پردن وقبول اشتباه خود است… توجیح کردن اشتباه خود حماقت محض است… بپذیر…
آن چه که هستی هدیه ی خداوند است و آن چه که در زندگی میشوی هدیه ی تو به خداوند، پس بی نظیر باش
بقیه جملات عاشقانه در ادامه مطلب...
آسمان فرصت پرواز بلند است ولی…!!؟ قصه این است چه اندازه کبوتر باشی
*
*
*
گام اول درجهت پیشرفت، پی پردن وقبول اشتباه خود است… توجیح کردن اشتباه خود حماقت محض است… بپذیر….
*
*
*
آن چه که هستی هدیه ی خداوند است و آن چه که در زندگی میشوی هدیه ی تو به خداوند، پس بی نظیر باش
*
*
*
آنانکه گذشته را به خاطر نمی آورند محکوم به تکرار آنند
*
*
*
اگه پول را بیشتر از هر چیز دیگری تو دنیا دوست داری، پس تو بهترین راه را انتخاب کردی. ولی باید تاوان هم پس بدهی همانطور که در مورد هر چیز دیگری که علاقه داشته باشی، باید تاوانش را پس بدهی تاوان این راه تنهایی است
*
*
*
خوشبختی یعنی اینکه………… خدااونقدرعزیزت کنه که وجودت ارامش بخش دیگران باشه
*
*
*
همه از خاکیم و به خاک برمیگردیم اما مهم اینه که به لجن تبدیل نشیم
*
*
*
خدایا؛ نعمت سلامتی مبداء همه نیازهاست و عاقبت به خیری مقصد همه نیازها؛ بین این مبداء تا آن مقصد؛ والاترین نیازها دلخوشیست به بزرگیت سوگند آنرا به تمامی عزیزانم عطا فرما
*
*
*
خدایا دلم را تا قفل هایش باز نشده، به من برنگردان… بی دل بودن بهتر از دلی با غل و زنجیر داشتن است
*
*
*
دلی که شکستی راگچ چاره نکرد، گل گرفتمش
*
*
*
عشق اوج لبخنددر فراز یکی شدن است زمانی که تجربه اش رادر عمق وجودمان احساس نمائیم
*
*
*
را چند وقتیست ندیده ام، برای دلم لحظه ای بی بهانه بخند از همین فاصله ها… زیباییش را میفهمم
*
*
*
برچسب : نویسنده : امید omid0011 بازدید : 38
نباید نگران باشم چون حداقل با دلی پر میروم
گفتم غم تو دارم
چیزی نگفت و بگذشت
حافظ خوشا به حالت
یارم گذشت و یارت
گفتا غمت سرآید
بقیه جملات در ادامه مطلب...
اولین سلام و آخرین خداحافظی !
*
*
*
انقدر زمین خورده ام که رنگ آسمان را فراموش کرده ام
بوی خاک میدهند تمام ارزوهایم !
*
*
*
گفتند فراموشش کن آرام می گیری
فراموشش کردم اما کمی قبر تنگ است !
*
*
*
رفته ای و من هر روز به موریانه هایی فکر می کنم که
آهسته و آرام گوشه های خیالم را می جوند
تا بی خیال نشده ام برگرد !
آری که چه بی رحمانه آمده است که
بماند برای همیشه غم تو در دل من
*
*
*
دنیایی که در آن تو نیستی
ارزش نفس کشیدن ندارد
*
*
*
هر شب آب نمک قرقره می کند
گلو درد دارند چشم هایم
*
*
*
گاهی یه جوری می شکننت که
وقتی تیکه هاتو به هم میچسبونی یه آدم دیگه میشی
*
*
*
سخت است اینکه نمرده باشی
و از تو بخواهند گورت را گم کنی
*
*
*
خیلی از خودش خوش قول تر است
خیالش را می گویم که یک عمر است زودتر از خودش آمده سر قرارمان !
تنها یک حرف مرا آزار میدهد,حتی یک کلمه هم نمیشود
تنها یک حرف مرا هر روز غمگین تر میکند
همان یک “ن” که در ابتدای “بودنت” نشسته است
برچسب : نویسنده : امید omid0011 بازدید : 29
هی تو!
گردو بخور
میگن واسه حافظه خوبه...
شاید یادت بیاد چقد دوست داشتم...
.
*
.
.
.
.
.
.
.
استقلال قهرمان =))
بقیه جملات خنده دار در ادامه مطلب...
شب عروسیم همه هستن و همه چیم هست منم باکلی ذوق نشستم سرسفره ودارم بهله رو میگم ک...
پاشوپاشوکلاست دیرشدمگ امتحان نداری؟آخ امتحان مهم تربودیامراسم عروسیم!!؟
*
*
*
دیشب واس دخترعمم که سی وسه سالشه
بعد مدتها یه خواستگار اومد،
اونم ،یه آقای باشخصیت و پولدار و تحصیلکرده!!!
چه ذوقی داشت بنده خدا
منو پسر عمه و دختر عمم هم 3تایی از چند ساعت قبل رفتیم تو کمد دیواری رختخوابا نشستیم تا هروخ اومدن دوتایی حرف بزنن طرفو ببینیم.
آغا نمیدونم این در کمد لامصب چطور یهو باز شد وما سه تایی با رختخوابا فرود اومدیم وسط اتاق.
خواستگارا که فرار کردن هیچی دیگه
ما الان تو مرز افغانستانیم دختر عمم با تفنگ دنبالمونه
*
*
*
فقط جون همون پسرمون بیا خاستگاریم منو از این ترشیدگی در بیار
ثواب داره بخدا:))
*
*
*
مشکل اين نيست دختر خوب پيدا نمي کنم که بگيرمش............مشکل اينه که دختر خوب رو به من نميدن
*
*
*
آقا بعد از مدتها یکی اومد خاستگاری ما. ما ردش کردیم ببینیم طرف واقعا خواهان ماهست برگرده یا نه دیدیم دیگه برنگشت. این گزینه غلط کردم برگرد کجاست من بزنم؟؟
*
*
*
رفته بودیم واسه داداشم خواستگاری
دیدیم عروس نشسته خیلی ریلکس با شلوار لی و تیشرت …
مامانم تو گوشم گفت خوبه والا نه شرمی نه حیایی نه …
همینجوری داشت میگفت که عروس با چادر از آشپزخونه چایی به دست اومد !
هیچی دیگه فهمیدیم اون داداش عروس بوده :|
*
*
*
همه نیمه گمشده و مکمل شونو پیدا کردن ما هنوز متمم مون روهم ندیدیم
به ۳۰ درجه هم راضی شدیم دیگه! نبود؟ یه ۱۰ درجه …!؟
*
*
*
بچه که بودم یه بار مامانم خواست منو تنبیه مدرن کنه
منو تو انباری زندونی کرد منم اون تو شروع کردم به آواز خواندن با صدای بلند
یهو دیدم در باز شد مامانم با لوله جاروبرقی اومد دوباره منو تنبیه سنتی کرد!
اصلا از جارو برقی عین سگ میترسیدم
راستش الانم میترسم
:))
*
*
*
تو فیلما که نشون میده بچه هه گم شده
مامانش 20 سال اتاقشو دست نخورده نگه داشته؛
میخواستم بگم اینا رو باور نکنید؛
من یه بار 3 روز رفتم اردو، برگشتم دیدم اتاقم شده انباری!!!!!!!!
*
*
*
گفت مردی به همسرش روزی.... من بمیرم چگونه خواهی زیست؟ گفت :از چند و چون آن بگذر.... تو بمیری برای من کافیست
*
*
*
بزی که ما به دهنش شیرین نیومدیم
همون بهتر که از گشنگی بمیره.......!
*
*
*
جون مادرتون اگه ماشین صفر می خرین رو شیشه بنوسید «ماشین صفره»
ولی پلاستیک های رو صندلیشو بکنید!
*
*
*
یکی از قوانین نیوتون میگه:
هر وسیله ای که مامانت جمع میکنه حتما گم میشه..
دوستون دارم از طرف امید
برچسب : نویسنده : امید omid0011 بازدید : 32
چمدونش را بسته بودیم ،
با خانه سالمندان هم هماهنگ شده بود
کلا یک ساک داشت با یه قرآن کوچک،
کمی نون روغنی، آبنات، کشمش
چیزهایی شیرین، برای شروع آشنایی …
گفت: “مادر جون، من که چیز زیادی نمیخورم
یک گوشه هم که نشستم
نمیشه بمونم، دلم واسه نوه هام تنگ میشه!”
گفتم: “مادر من دیر میشه، چادرتون هم آماده ست، منتظرن.”
گفت: “کیا منتظرن؟ اونا که اصلا منو نمیشناسن!
آخه اون جا مادرجون، آدم دق میکنه ها،
من که اینجا به کسی کار ندارم
اصلا، اوم، دیگه حرف نمی زنم. خوبه؟ حالا میشه بمونم؟”
گفتم: “آخه مادر من، شما داری آلزایمر می گیری
همه چیزو فراموش می کنی!”
گفت: “مادر جون، این چیزی که اسمش سخته رو من گرفتم، قبول!
اما تو چی؟ تو چرا همه چیزو فراموش کردی دخترم؟!”
خجالت کشیدم …! حقیقت داشت، همه کودکی و جوونیم
و تمام عشق و مهری را که نثارم کرده بود، فراموش کرده بودم.
“گاهی چه نعمتیه این آلمیزر!!”
برچسب : نویسنده : امید omid0011 بازدید : 26
پسرک با بدنی سوخته و نیمه جان روی تخت بیمارستان دراز کشیده بود ، که ناگهان شنید دکتر به مادرش میگفت: «هیچ امیدی به زنده ماندن پسرتان نیست، چون شعلههای آتش بهطور عمیق، بدنش را سوزانده و از بین برده است». اما پسرک به هیچوجه نمیخواست بمیرد. او با توکل به خدا و طلب یاری از او تصمیم گرفت تا تمام تلاش خود را برای زنده ماندن به کار بندد و زنده بماند و … چنین هم شد.
جملات زیبا و جدید...برچسب : نویسنده : امید omid0011 بازدید : 32
این بار پیشنهاد به ۴۵ دلار رسید و … در نتیجه تعداد میمون ها آنقدر کم شد که به سختی میشد میمونی برای گرفتن پیدا کرد. اینبار نیز مرد تاجر ادعا کرد که برای خرید هر میمون ۶۰دلار خواهد داد ولی چون برای کاری باید به شهر میرفت کارها را به شاگردش محول کرد تا از طرف او میمون ها را بخرد. در غیاب تاجر ، شاگرد به روستایی ها گفت : “این همه میمون در قفس را ببینید ! من آنها را به قیمت ۵۰دلار به شما خواهم فروخت تا شما پس از بازگشت تاجر آنها را به ۶۰دلار به او بفروشید.” روستاییها که وسوسه شده بودند ، پولهایشان را روی هم گذاشتند و تمام میمونها را خریدند … البته از آن به بعد دیگر کسی مرد تاجر و شاگردش را ندید و تنها روستایی ها ماندند و یک دنیا میمون !
جملات زیبا و جدید...برچسب : نویسنده : امید omid0011 بازدید : 37
شاید نباید اینقدر تند می رفت.شاید بهتر بود کمی بیشتر صبر می کرد.یاد آخرین روز دعواشون افتاد.اون روزها خیلی کم طاقت شده بود.
به خاطر مریضی فرهاد ،پسرعموش ،خیلی ناراحت بود.فرهاد پسر عموی بزرگش بود که مدتها پیش وقتی در رقابت با کامران سر خواستگاری از نرگس برنده نشد،سفر به خارج رو به موندن تو ایران ترجیح داد و حالا برگشته بود و هیچ کس از برگشتن و مریضی اون خبر نداشت.نرگس تنها کسی بود که در خفا پرستاری فرهاد رو هم می کرد.
برچسب : نویسنده : امید omid0011 بازدید : 40
به یه بنده خدایی میگن:
بزرگترین سوال زندگیت چیه ؟
میگه:.......
برق میره کجا میره !؟
در راستای گرانی تخم مرغ:
پیشنهاد جدید سر آشپز: املت رو با تخم مرغ شانسی درست کنید!
هم ارزون تره، هم هیجان انگیزتر!
به غضنفر میگن: تاحالا آبجو خوردی؟
میگه: جدا جدا خوردم ولی باهم نه!
بقیه اس ام اس ها در ادامه مطلب...
زن به شوهر: اگه من ازت جدا شم چی میشه؟
مرد: دیوونه میشم.
زن: نمیری دوباره زن بگیری؟
مرد: والا به دیوونه اعتباری نیست !
جوک جدید
تجربه نشون داده
وقتی با دوستت دعوات میشه
تازه میفهمی چقدر از اسرار زندگیت با خبر بوده !
.
.
.
تازه فهمیدم
وسعت حرف های من به اندازه ی شعاع خمیازه ی توست !
.
.
.
روباهى داشت با موبایلى شماره میگرفت زاغه از بالاى درخت گفت:
پایین آنتن نمىده بده برات شماره بگیرم!!
روباه تا موبایل رو داد به زاغ
راغ گفت: این عوض اون قالب پنیری که کلاس سوم ابتدایى ازم زدی !
.
.
.
زن : عزیزم ، دنبال چی میگردی ؟
شوهر : هیچی
زن : هیچی !؟
یه ۴ ساعتی هست زل زدی به اون قباله ازدواج مون!
شوهر : دنبال تاریخ انقضا شم !
.
.
.
به یه بنده خدایی میگن:
بزرگترین سوال زندگیت چیه ؟
میگه:.......
برق میره کجا میره !؟
.
.
.
در راستای گرانی تخم مرغ:
پیشنهاد جدید سر آشپز: املت رو با تخم مرغ شانسی درست کنید!
هم ارزون تره، هم هیجان انگیزتر!
.
.
.
به غضنفر میگن: تاحالا آبجو خوردی؟
میگه: جدا جدا خوردم ولی باهم نه!
.
.
.
هرکس به طریقی دل ما میشکند / ما هم به طریقی دلشان میشکنیم !
.
.
.
به دلیل گرانی نان و تخم مرغ
بازی یه مرغ دارم روزی چندتا تخم میکنه
ونون بیار کباب ببر غیر قانونی اعلام شد !
.
.
.
حیف نون زنگ می زنه مطب، می گه: متخصص پوست؟
منشی می گه بله، حیف نون می گه پوست بز چند می خرید!؟
.
.
.
غضنفر میره خواستگاری بهش میگن حرف دلتو بزن ، میگه گشنمه !
.
.
.
فرقی ندارد که یک گاگول بی سواد باشی یا یک دانشمند
در هر صورت پشت یک ماشین شاسی بلند آقا مهندس می شوی !
.
.
.
از خواب بیدار شدم بابام اومده میگه بیدار شدی ؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ خوابم خودمو زدم به بیداری !
.
.
غضنفر میره دکتر به دکتر میگه :
اقای دکتر از وقتی رفتم دستشوئی دیگه کمرم صاف نشد .
دکتر بهش میگه : عزیزم شما دکمه شلوارو به یقه بلوزت بستی !
.
.
.
گاهی وقتا به جای خاموشی در جواب ابلهان ،
باید یه مشت بخوابونی زیر چشمش!چون آدمی که ابله باشه ،
معنی اون سکوت رو هم نمیفهمه !
.
.
.
ﺭﻭﺯﯼ ﺩﻭ ﺯﻥ ﻧﺰﺩ علامه بزرگ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﻭ ﻫﺮ ﺩﻭ ﺍﺩﻋﺎ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﯾﮏ ﺑﭽﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ.
علامه ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﺑﭽﻪ ﺭﺍﻭﺳﻂ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﻭ ﻫﺮ ﺯﻥ ﺍﺯ ﯾﮏ ﻃﺮﻑ ﺩﺳﺖ آن ﮐﻮﺩﮎ ﺭﺍ ﺑﮑﺸﺪ .
ﺁﻥ ﺩﻭ ﺯﻥ ﺁﻧﻘﺪﺭ دستان ﮐﻮﺩﮎ ﺭﺍ از طرفین ﮐﺸﯿﺪﻧﺪ ﮐﻪ کودک ﺍﺯ ﻭﺳﻂ ﻧﺼﻒ ﺷﺪ .
علامه ﮐﻤﯽ ﺟﺎﺧﻮﺭﺩﻧﺪ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﻗﺎﻋﺪﺗﺎ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺍﯾﻨﺠﻮﺭﯼ ﻣﯽﺷﺪ!!
برچسب : نویسنده : امید omid0011 بازدید : 32